لوله بزرگ صورتیِ لودویگ لئو از یک سو تلاشی است
ایدئولوژیک در دوران جنگ سرد برای وفادار ماندن به ایده ی کمونیسم در غربِ ضد
کمونیسم، از سوی دیگر نزدیکی های واضحی دارد با تمایلات پاپ آرت، اگرچه امتدادی از
رویاطلبی یوتوپیایی کانستراکتیویست های روس دهه 1920 را نیز در خود حمل می کند. طرح که همچون یک پروتایپ غیرقابل تکثیر به نظر می رسد و امکانی برای تولید صنعتی
اش متصور نیست، در سیاست ترکیب بندی با حفظ شئون جهان صنعتی و یوتوپیایی برای رسیدن
به کلیتی غامض و سخت به محک و ترازی تازه بدل می شود و از این منظر همراستاست با
تلاش های تئوریک و نظری ان مقطع زمانی در فضای معماری.
البته وقتی به یاد می اوریم سریال پیشتازان فضا تقریبا یک دهه پیش از این پروژه
اغاز شده است و مجموعه جنگ ستارگان کمی بعد از این پروژه اغاز می شود و ایده دفاع
استراتژیک رونالد ریگان که به جنگ ستارگان مشهور شد کمتر از ده سال بعد از این
پروژه تدوین می شود، می توان نتیجه گرفت فیگور ناهمگن و غیرمترقبه پروژه و نزدیکی
ان به ماشینی مهجور و کمتر آشنای زمینی هم می تواند همْ فهمی هایی با مگا کانسپت و
ایده های بزرگ روح زمانه داشته باشد. وضعیت کنونی پروژه هم گویای عبور از دوره تلاش های صنعتی برای جهانی بهتر برای همه
هست، ان هم در برلین، که دیگر نیازی به صنعت ندارد و در حال مصرف فرهنگ است و همه
باقی مانده های جهان پیشین برایش به ابژه های تزیینی از وضعیت گذشته بدل شده اند و
البته امکانی برای دیدن و به خاطر آوردن غیرِ فعال یوتوپیایی صنعتی که از همان
ابتدا هم یک سوتفاهم طبقاتی و انتزاعی بوده و دیگر قرار نیست تکرار شود.