داریوش شایگان، اندیشمند، فیلسوف، هندشناس و شاعر ایرانی در سن هشتاد و سه سالگی در دوم فروردین نود و هفت دیده از جهان فروبست، در این متن کوتاه سعی می شود با نگاهی به کتاب آسیا در برابر غرب، به عنوان یک نمونه از آثار داریوش شایگان به نقد و بررسی آن بپردازیم. داریوش شایگان کتاب "آسیا در برابر غرب" را در بحبوبه ی انقلاب اسلامی ایران و در فضای متشنج آن زمان نوشت و طبیعی است که بسیاری از مطالب کتاب متناسب و هم سو با فضا و گفتمان فکری مخالف با پهلوی دوم باشد، شایگان کتاب را با این عنوانی از داستایوسکی آغاز می کند که: "ما روس ها همگی نیهیلیست هستیم". در ادامه شایگان برای نقد جامعه و مردم روس ها از این گفتار داستایوسکی وام می گیرد چرا که معنقد است انکار و از خودبیگانگی غربی ها و تمسک و توسل به فرهنگ غرب باعث بروز بسیاری از مشکلات روس ها در مقیاس فرهنگی و ژئوپولیتیک شد، شایگان در ادامه ی کتاب جنبش های مارکسیسم و سوسیالیسم را نقطه بسط و پیوند نیهیلیسم و هیچ انگاری روس ها و غربی ها می داند که تمام این ها خود باعث تولید و آغاز انواع جنبش های اقتدارگریزی تحت عنوان آنارشیسم شدند که از جمله می توان به: "آنارشیسم باکونین"، "آنارشیسم دینی تولستوی" و "انقلاب لنین" اشاره کرد. داریوش شایگان همچنین توضیح می دهد که چگونه جوامع و افراد شرقی با انکار و گریز از آداب فرهنگی خود، فرهنگ غالب غربی و مدرنتیه مد نظر آن ها را دست خوش تغییر و تحول قرار می دهند.شایگان در بخشی از کتاب تحت عنوان "تحلیل تقدیر تاریخی"، بر مبنای تحمیل وضعیت جبری و تاریخی به جامعه و تمدن شرقی نگاه می کند، وی همچنان ضمن سرزنش و شماتت جوامع شرقی و در انتقاد از تقلید کورکورانه جوامع شرقی از غرب می نویسد: "ما بازماندگان تمدن های آسیایی هم دچار هگل هستیم هم دچار مارکس بی آن که از روح و تحول بدانیم و بی اطلاع به بحث درباره سلوک عقلی و جبر زمانه و مبارزه طبقاتی می پردازیم". شایگان در بخش های پایانی کتاب به غرب زدگی و از خودبیگانگی جامعه شرقی و آسیایی می پردازد، وی معتقد است که ما از منظر و بُعد معرفتی و هرمونتیک، فرهنگ و تمدن غربی را کنکاش و واکاوی نکرده ایم و این ریشه در جهل ما و ناآگاهی از وضعیت و روح فرهنگ غرب و غرب گرایی دارد. البته همه انسان ها در طول تاریخ حیاتشان دچار تغییر و تحولات بنیادی می شوند و داریوش شایگان هم از این قاعده مستثنی نیست به طوری که تفکر انتقادی شایگان نسبت به فرهنگ غربی در دو کتاب بعدی اش، یعنی"انقلاب مذهبی چیست؟" و "نگاه خم خورده" به مقدار بسیار زیادی فروکش می کند که البته از این موارد مشابه در ادوار مختلف ادبیات فکری کشورمان ایران کم نداشته ایم . . .