یکی از پدیده های روانی ای که در روانکاوی نقش مهمی ایفا می کند بازگشت regression است، که تحت شمول ان بیمار پیوسته به ابژه ی پیشینِ لیبیدویی بازگشت می نماید.زیگموند فروید تمامی دیدگاه های موجود در مورد این مسئله را در مقاله "ورای اصل لذت" روشن نموده است. . . در این نوشتار فروید به بازی فوردـ دا اشاره می کند؛ کودک در این بازی رنج ناشی از ناپدید شدن و دوری مادر را تبدیل به بازی می نماید و از این طریق پیوسته این ازار و لذت را تکرار می نماید. اگر اینگونه باشد، لازم است که غریزه ای پَسْ رو وجود داشته باشد، غریزه ای که ما را به تجربیات تلخ گذشته، به خاطرات سیاه برمی گرداند.سالووی معتقد است این غریزه ی پسگرایانه، ریشه در بیولوژی و ژنتیک انسان دارد. به باور وی، تئوری ای که معتقد است موجود زنده در ذات خود میل به بازگشت و عقبگرد را داراست، نظریه ای زیست شناختی است که پیش تر در سال 1913 فرنزی بدان اشاره کرده است و گفته که نوزاد درون شکم مادر با میل خود خارج نمی شود و میل زیادی به ماندن در ارامش انجا دارد، که بعدها بالاجبار بیرون انداخته خواهد شد.این تئوری که بیانگر این است که موجود زنده خواهان بازگشت به وضعیت پیشین است. . . تحکیم کننده و تاییدی بر این نظریه است که می گوید مکانیسم بازگشت به عقب و تکرار نمودن وضعیتِ نخستین از نشانه های بیولوژیکی است که موجودات زنده ان را ثبت کرده اند. فروید معتقد است، هنگامی که زندگی شکل می گیرد، در ساختار زیستی موجود زنده میل به مرگ وجود دارد، اما هم زمان اروس نیز فعال است و همین اروس است که خواستار بازگشت به گذشته است، در این جاست که زیست شناسی از طریق تقسیم جنسیت به نر و ماده، از راه فعال سازی اروس و تاناتوس، تعادل هر دو نیرو و میل را کنترل می کند.