اگر بنا را بر موفقیت مجله های نمایش خانه و طراحی داخلی بگذاریم به این نتیجه می رسیم که این کشورـ [بریتانیا] ـ حالا به همان میزان که با غذا و موسیقی غیر بومی کنار امده است با معماری معاصر خوب نیز کنار امده . اما وقتی به زیر پوست این سیاق متروپلیتنی نفوذ می کنید ـ مخصوصا وقتی نگاهمان را متوجه لندن می کنیم ـ به سرعت متوجه می شویم که بریتانیا همچنان کشوری عمیقا وابسته به امر کهنه است و از امر نو فراری.
هتل های این کشور بر سر این که بگوینده چقدر عتیقه هستند با یک دیگر رقابت می کنند؛ کلبه های تعطیلات لاف قدمتشان را می زنند؛ که از خیلی وقت پیش از زمانی که جین استین یک دختر بچه بوده وجود دارند. هیچ نشانی از تغییر در طراحی پنجره ـ ارسی های بادگیر به چشم نمی خورد.مبلمان قدیمی و سیستم لوله کشی عهد عتیق این ساختمان ها هم چنان در قامت نمادهای اسرارامیز منزلت ایفای نقش می کنند.
چند سال پیش من کتابی در مورد معماری نوشتم[1]؛ کتابی در نقد نوستالژیا و انتظارات محدودمان[از معماری]. کتاب شدیدا مورد توجه قرار گرفت و به دنبال ان من به کنفرانس های زیادی که محوریت غالبشان اینده معماری بود دعوت شدم. یکی از شب ها، هنگام بازگشت از یکی از همین کنفرانس ها در بریستل، متوجه خلایی شدم؛ درست است که نوشتن کتاب بر ان چه برای انسان مشعوف کننده می نماید دلنشین است، اما واقعیت این است که کتاب ها ـ فارغ از چندتایی استثناـ چیزی را تغییر نمی دهند. نهایتا به این نتیجه رسیدم که اگر من عاشق معماری هستم؛ نوشتن در مورد معماری صرفا فرار به جلوست برای مواجه نشدن با واقعیت، موضوع اصلی ساختن است.
همان موقع پشت جلد یک دفترچه یادداشت پروژه ایی متولد شد که این روزها رسما در جریان است: لیوینگ ارکیتکچرLiving Architecture سازمانی است غیر انتفاعی که خانه هایی طراحی شده توسط جمعی از بهترین معماران تراز اول جهان را، در طول سال، در اقصا نقاط بریتانیا، برای تعطیلات اخر هفته به عموم مردم اجاره می دهد. ما این پروژه را هم چون نماد اطمینان به معماری معاصر می بینیم.
رویای ما این است که شرایطی فراهم اوریم تا مردم [عادی] دریابند زندگی و خواب در فضاهای طراحی شده توسط دفترِ معماریی معروف چگونه است. اگرچه نمونه هایی از ساختمان های مدرن در بریتانیا موجودند اما ان ها غالبا به مکان های موقتی و گذری نظیر فرودگاه ها، موزه ها و ادارات اختصاص یافته اند، چند خانه مدرنی هم که وجود دارد نیز ملک شخصی است و کسی نمی تواند از ان ها بازدید و یا در ان ها شبی را صبح کند. این وضعیت مباحث اصلی مبتلا به معماری را عمیقا [از اصل مطلب] منحرف می کند، چرا که ما باور داریم زمانی که مردم تنفر خود نسبت به ساختمان های مدرن را نشان می دهند، از تجربه شان نسبت به خانه ها صحبت نمی کنند بلکه بیشتر از بی میلی شان نسبت به برج ها یا دفاتر خنک ولی سوت و کوری سخن می گویند که متعلق به دوره پس از جنگ اند.
خانه های لیوینگ ارکیتکچر بر اساس توافق های صورت گرفته متنوع اند؛ یکی از ان ها که توسط دفتر معماری هلندی ام وی آر دی وی MVRDV طراحی شده است بر لبه ی تپه ایی در سُــفُــلکSuffolk اویزان است. خانه ایی دیگر در تروپـِـنـِـس Thoropeness واقع شده است و توسط دفتر معماری مستقر در نروژ یو وی ای JVA طراحی شده، خانه دارای چهار پوشش سقف فولادی است که هر کدام یک اتاق خواب و یک حمام را در خود جای می دهند. خانه سوم؛ یک جعبه ساده سیاه، که در نزدیکی نیروگاه هسته ایی دانگِـــنِـس واقع شده توسط دفتر معماری اسکاتلندی و تازه تاسیس نـُــرد NORD طراحی شده است. چهارمین خانه، که توسط معمار مشهور سویسی پیتر زُمتـُـر طراحی شده است صومعه ایی است جمع و جور که بارزه های کالبدی اش بر خلاف اسلافش این دنیایی است و قرار است وقار و ارامشی کلیسایی را برای روستای دون Devon به ارمغان بیاورد.
پروژه با این ایده تعریف شد که خانه ها خیلی در چشم نباشند، جانمایی خانه ها در مکان هایی باشد که هر کس الزاما به گذراندن تعطیلات در ان مکان ها نیاندیشد و گام اخر ان که اتاق ها متفاوت از ان چه مردم در خانه هایشان تجربه می کنند طراحی شود. ما همچنین می خواستیم همه چیز در دسترس باشد. قیمت پایه برای هر شخص به ازای هر شب 20 پوند می باشد و خود خانه ها علی رغم ان که کاملا راحتند بی نهایت ساده و معمولی خواهند بود و از تجملات به دور (هزینه ساخت با رعایت تمام جوانب 2200 پوند به ازای هر متر مربع تخمین زده می شود).
هدف لیوینگ ارکیتکچر در اصل اموزش بوده است، اموزش توام با تسکین و تمدد اعصاب؛ حالا هم اگر در دستشويى ها لوازم آرايش گران قیمت آر ای ان[2] REN تعبیه شده است فقط به خاطر آن است كه سختى آموزش را كمتر كند. البته پیرامون این پروژه انتقاداتی نیز شکل گرفته است ما در برخی از مناطق به خاطر ساختن خانه های تعطیلات در زمانه ایی که کمبود مسکن مشهود است مورد انتقاد قرار گرفته ایم، در قبال مسائل مطرح شده فقط یک جواب ساده داریم؛ لیوینگ ارکیتکچر امید دارد به واسطه کاهش تقاضای خانه های تعطیلات second homes از وارد امدن چنین فشاری بر محیط و اقتصاد روستایی بکاهد.
ما امیدواریم در اینده در صورت تامین زمین کافی و متقاعد ساختن مقامات محلی بتوانیم هر سال یک خانه با این مجموعه اضافه کنیم و هر بار مرزهای معماری را کمی بیشتر افزایش دهیم. ما می خواهیم برجی در آیل او شـِــپی[3] Isle of Sheppey ، خانه ایی برای ریاضت کشان مدرن در تالاب های اِست آنجلین، خانه ارزان قیمت و سازگار با اکوسیستم محل بیرون از ابردین و ساختمانی ترکیبیco-joined building برای خانواده های مطلقه در سبزه زارهای یورکشایر بسازیم.
برای یک نویسنده تبدیل به یک ادم اجرایی شدن لاجرم نوعی چالش است؛ هر خانه محصول فرایندی ظاهرا بی پایان از ملاقات و مذاکره با اهدا کنندگان زمین، مقامات محلی، معماران، طراحان تاسیسات و طراحان اشپزخانه می باشد. البته این روند خالی از لطف هم نیست؛ درست است که طراحی خانه برای خودتان لذت بخش است، اما شاید تصور نیازهای تعطیلات یکی دیگر، طراحی کردن کتاب خانه ی دیواری اتاق خواب، طراحی کردن گنجه ها و توافق بر سر محتویات سبد خوشامدگویی welcome basket به مهمانان از طراحی خانه برای خودتان هم لذت بخش تر باشد، اما باید این نکته را نیزدر نظر اورد که طراحی و ساخت خانه های اجاره ایی توجه به جزییات را می طلبد: شما بدون داشتن دانش عمیق حتی نمی توانید نسبت به چگونگی پوشش تشک ها اظهار نظر کنید و حتی نمی دانید چگونه تمهیداتی باید اتخاذ شود که اجاره نشین بتواند سگ هایش را با خود به درون خانه بیاورد(البته در خانه های لیوینگ ارکیتکچر اجازه اوردن سگ به داخل اتاق های خواب داده نشده است)، اگرچه پرداختن به فرعیات هم لذت های خاص خودش را دارد.
اگر باور نداشتم که معماری می تواند وجوه شخصیتی ما را تغییر دهد نمی توانستم این پروژه را به پیش برم. ما در هر جایی که باشیم الزاما شبیه به هم نیستیم. برای مدت های مدید در بریتانیا خانه ها ی ما گذشته را تنها گستره قابل اعتنا می دانستند، ما باید شبیه به گذشتگانمان لباس می پوشیدیم، این باور شایع بود که تکنلژی بد است و اینده وحشتناک. خانه های لیوینگ ارکیتکچر چشم اندازی جدید از بریتانیا در قامت کشوری که با تکنلژی اشتی کرده است و از بند گذشته رها شده ترسیم می کند؛ کشوری دمکراتیک، متساهل، شاد و خوش بین [به اینده].
نجات خانه سازی بریتانیا در گرو بالابردن سطح سلیقه مردم در مواجه با معماری است. اگر کسی بداند که روند افزایش سطح سلیقه در حوزه خورد و خوراک بریتانیایی ها چگونه به سرعت و با نهایت کیفیت طی شد متوجه می شود که در حوزه معماری نیز جای خوش بینی بسیاری وجود دارد؛ مصرف کنندگان امروز فهمیده اند که باید از میزان چربی و نمک غذاها مطلع باشند، امری که در میان نسل های پیشین سابقه نداشته است. با جهت گیری درست و تعریف حساسیتی شبیه به حساسیت های غذایی در حوزه های مرتبط با معماری چنین حساسیت هایی به سرعت فراگیر می شوند و بارزه های غلط [و جا افتاده ی] ساختمان هایی که در مقیاس محلی [و خرد]ساخته می شوند را به حاشیه می رانند. من امیدوارم گذراندن تعطیلات در خانه های لیوینگ ارکیتکچر بر سیاقی مزمن اما پی گیر گفتمان موکد بر نوع خانه ایی که در ان زندگی می کنیم را تغییر دهد.
[1] - اشاره دوباتن به کتاب The Architecture of Happiness می باشد، این کتاب با عنوان معماری شادمانی توسط پروین اقایی به فارسی برگردانده شده است و توسط انتشارات ملائک به چاپ رسیده.
[2] - شرکت REN تولید کننده لوازم ارایشی گران قیمتی است که مبتنی بر این پنج اصل تولید می شوند؛ محتویات صحیح، دانش صحیح در تولید محصول، روندهای صحیح تولید، تاثثیرات محیطی صحیح، تجربه صحیح تولید محصولات، هم چینی این بارزه ها کنار هم، قرار دادن بسته های ارایشی این شرکت در سرویس های خانه های لیوینگ ارکیتکچر را وجهی نمادین می بخشد.
[3] - جزیره ایی واقع در ساحل شمالی کِـــنت در انگلستان