کمتر پیش می اید که بخواهیم نوشته ای در مورد زندگی شهری در قرن بیستم را مطالعه کنیم و خواسته یا ناخواسته نقبی به مطالعه بی نظیر جین جیکوبز بر شهر امریکایی در کتاب "زندگی و مرگ شهرهای بزرگ امریکایی"(1961) نزنیم، او در این کتاب بخش عظیمی از مشاهدات روزمره اش را به صورت تحلیل ارائه داده است. تحلیلی که جیکوبز ارائه می دهد را می توان در دو سطح پی گرفت، اول نگاه اوست به تاثیر معماری مدنی مونومنتال و پروژه های شاخص بر زندگی شهری و بعد از ان تحلیلی است که او از جزییات ساختاری خیابان ارائه می دهد؛ عرض پیاده راه، ارتفاع پنجره ها و نسبت ارتفاع به دهنه بلوک های ساختمانی و عواملی از این دست همگی دست به دست هم داده و شخصیت یک محله را تعریف می نمایند. در کار جین جیکویز، تمرکز بر جزییات حاشیه ای منظر شهری هم از نظر مفهومی و هم از نظر پی ایندهایشان بر بافت و زندگی شهری عمیق واضحی می گیرند.
جنبه های پیش از این کمتر مد نظر امده شهرها از موضوعات کتاب "شهرهای شورشی: از حق به شهر تا انقلاب شهری" نوشته دیوید هاروی نیز می باشد، البته تفاوت در نوع رویکرد جین جیکوبز و هاروی کاملا مشهود است، جیکوبز بر مناسبات عادی شهر، برنامه ریزی کلان مقیاس، رفاه اجتماعی و زیرساخت ها تاکید می گذارد و دیوید هاروی بر جریان و انباشت سرمایه در قامت عنصری تاکید می گذارد که در کار خلق و تخریب فضای عمومی است. البته در چارچوب نگاه دیوید هاروی نیز شاهد تبعات تحلیلی جیکویز می باشیم، منتهی جیکوبز پروژه های نوسازی شهری را ماحصل نگاه معماران می دید، حال انکه دیوید هاروی ـ که در سال 2007 کتاب ارزش مند تاریخ مختصر نئولیبرالیسم را به رشته تحریر دراورده ـ بر نقش سرمایه داری لیبرال تاکید می گذارد. شهرهای مدرن از نظر دیوید هاروی ماحصل اشتباهات سرمایه داری متاخر و انباشت متراکمی از ثروت و قدرت در دست رهبرانی است که غالبا امانت داران خوبی برای ان ها نیستند؛ شهر در این پرداخت شبکه ایست برای انتقال سرمایه از فقرا به ثروتمندان، هاروی این گزاره را هم در سطحی تحلیلی و هم در مورد شهرهای با حوزه تاثیر کم و هم شهرهای با حوزه تاثیر بین المللی نشان می دهد.
نظر به گستره کنش های دیوید هاروی در حوزه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، مسلما پرداختن به تمامی این زمینه ها به سادگی مقدور نمی باشد، با این حال اتووود تلاش کرده است به فراخور توانش بر این متفکر چند بعدی متمرکز گردد، انچه از پی می اید مستنداتی است بر این مدعا:
به دنبال چاپ کتاب "شهرهای شورشی: از حق به شهر تا انقلاب شهری" اتووود نیز همچون دیگر رسانه های متعهد به حوزه عمومی سعی کرد ضمن معرفی کتاب مباحث در گرفته پیرامون ان را نیز پوشش دهد
نوشتار "زندگی به شوق شهر؛ دیوید هاروی و حوزه عمومی" نوشته راگ یاکوب با برگردانی از محمد کیانی منش
یادداشت "شهـر عـام ؛ مروری بر کتاب شهرهای شورشی نوشته دیوید هاروی" نوشته ایوان مک دانلد با برگردانی از فریبا شفیعی
مقاله "دیوید هاروی و شهرسـازی آلترناتیو" نوشته لوییس بردمور
نوشتار "دیوید هاروی و شهر در قامت فهمی انسانْ تولید" نوشته لئوپلد لمبرت
همگی تلاش هایی بودند در این راستا
جز این ها گفت و گوی "جان بریسندن و اد لوییس با دیوید هاروی" نیز بر محوریت همین کتاب شکل گرفته است.
به موازات و به فراخور علائق اتووود کتاب "پاریس، پایتخت مدرنیته" نوشته دیوید هاروی نیز در دو نوبت "اینجا" و "اینجا" معرفی گردیده است.
دیوید هاروی مصاحبه ای نیز داشته است با روزنامه گاردین که در دو بخش بر اتووود منتشر شده است
بخش "اول" که بر بحران مالی و نقش الگوهای شهرسازی متمرکز است
و
بخش "دوم" که بر جنبش اشغال و تاثیرش بر فضای عمومی در شهر موکد گردیده است