رامین جهانبگلو: گفتن از دمکراسی به عنوان نهاد
خودْبنیان سیاسی تا وقتی که رابطه ای مقدس با مذهب و ارزش های سنت در کار است،
کاری مشکل است.
داریوش شایگان: برای تقدس زدایی از اذهان، برای اسطوره زدایی از واقعیت و برای
افسون زدایی از جهان، زمان لازم است. گاه از خود می پرسم که ایا این هم امکان پذیر
است؟ می دانید تجربه غربی در جهان تجربه ای منحصر به فرد بود. غرب یک استثناست،
قاعده نیست. اما دمکراسی هم تجمل نیست، نیاز است و زیربنای اجتناب ناپذیر هر نوع
پیشرفت.
رامین جهانبگلو: به عقیده ی شما شرقی ها تا چه حد می توانند بدون گذشتن از تجربه
غربی دمکراسی به وجو اورند.
دمکراسی به معنای غربی شدن نیست. دمکراسی یک ارزش بشریت مدرن است، همانگونه که
مداراگری نیز چنین است. این ارزش ها را، در صورت لزوم، حتی از راه زور، باید ایجاد
کرد. به قول کسی، باید شور اعتدال داشت. رژیم مدارا باید به هر قیمتی که ممکن است،
حتی اگر اشخاص با ان مخالف باشند، برقرار شود.
به نظر من برای تحمیل دولتِ قانونْ محور به کشورهایی که براحتی حقوق بشر را نقض می
کنند باید یک همنوایی بین المللی به وجود آید. . . هنگامی که خودکامه مستبدی مردمش
را به خاک خون می کشد، باید دخالت کرد. پل پوت ها را نباید تحمل کرد.
رامین جهانبگلو: اما برای این دخالت هم محدودیت هایی وجود دارد!
داریوش شایگان: طبیعی است که لنگی ای در کار است. نظام جهانی، نظامی است که در
سطوح متعددی کار می کند. ما معاصر هم نیستیم. کسانی هستند که هم اکنون از قرن
بیستم پیش تر رفته اند، کسانی هستند که هنوز در قرون وسطا زندگی می کنند و کسانی
نیز هستند که خود را در پیله ناسیونالیسم کور فروبسته اند.