گسست پست مدرنیستی چیست؟ اجازه دهید از آگراندیسمان
آنتونیونی شروع کنیم، شاید واپسین فیلم عظیم مدرنیستی، همین که قهرمان فیلم عکس
های پارک را ظاهر می کند، توجهش جلب لکه ای می شود که در لبه یکی از عکس ها پدیدار
است. وقتی اجزا عکس را بزرگ می کند، بدن انسانی را کشف می کند. . . شتاب زده بیرون
می زند به پارک می رود و پیکر بی جان را پیدا می کند. وقتی فردا به محل وقوع جنایت
بازمی گردد، اثری از پیکر بی جان نمی بیند. . . قهرمان فیلم که تسلیم بن بست شده،
شروع می کند به پیاده روی و از کنار زمین تنیسی می گذرد، که در ان تعدادی جوان
بدون توپ تنیس ادای بازی تنیس را در می اورند، توپ خیالی از زمین بیرون می افتد و
نزدیک قهرمان فیلم زمین می خورد، او خم می شود و وانمود می کند که توپ را برداشته
و ان را به داخل زمین پرتاب می کند. . . این صحنه نشان از رضا دادن قهرمان به این
واقعیت دارد که بازی بدون ابژه هم پیش می رود.
پست مدرنیسم دقیقا معکوس این فرایند است، پست مدرنیسم نشان نمی دهد که بازی بدون
ابژه پیش می رود، که فقدانی مرکزی است که بازی را به راه می اندازد. پست مدرنیسم
عبارت است از نمایش مستقیم ابژه و البته مجال دادن به ابژه تا خصلت بی تفاوت و
دلبخواهی خود را در معرض دید اورد. یک ابژه واحد می تواند به طور متوالی ه صورت
چیزی وازده و بیزاری آور و به صورت شبحی والا نقش ایفا کند: تفاوت، ربطی به خواص
واقعی ابژه ندارد، بلکه تنها به جایگاه ابژه در نظم نمادین مربوط است.