والتر بنیامین پروژه پاساژها را آرامْ آرام در سال 1927 اغاز کرد، در همین زمان ناگهان به فکر اقتباس شیوه مونتاژ ادبی سورئالیست ها افتاد تا از این طریق زندگی در فرانسه قرن نوزدهم را ترسیم و تداعی کند. او از داستان خیالی آراگون، دهقان پاریسی، الهام گرفته بود که یکسال پیش تر منتشر شده بود و با گردش خیالی رویاگونی در پاساژ اوپرا شروع می شد. . . پروژه پاساژها به مدت سیزده سال تمام توش و توان بنیامین را تحلیل برد و تازه در زمان مرگش تنها تلی اشفته از یادداشت ها و . . . به جای مانده بود که ژرژ باتای ان ها را به شکلی معجزه آسا در زمان جنگ در کتابخانه ملی حفظ کرد. . . در یکی از مهمترین پاره های پروژه پاساژها، "در باب بعضی بن مایه ها در اثار بودلر"، بنیامین تجربه ی اندک مایه مدرن را برابر تجربه به لحاظ نمادین غنی شاعرانه ای می گذارد و به مقایسه ان ها می پردازد. . . پروژه پاساژها می کوشد با دقت و ظرافت نشان دهد چگونه قرن نوزدهم بورژوا جای هاله جهان مادی را به یک عالم خیالی، به بازی اشباح سپرده، بازی اشباحی که دقیقا بازتاب و البته تاوان تناقض های جامعه کاپیتالیستی است. پاساژها قرار بود تاریخ اوهام بورژوایی باشد. در آغاز قرار بود پروژه پاساژها به پژوهش درباره رویاها و کهنْ الگوها و خاطره جمعی بسیار نزدیک تر باشد. اما تئودور آدورنو ، بنیامین را تحریض کرد که کارش را بسط دهد و ان را به طرزی دقیق تر بر مبنای مفهوم مارکسیِ بتْ وارگی کالا استوار سازد. بنیامین در سال 1935 با دقت و ظرافت، طرحی کلی از یک نوع تاریخ اجتماعی جدید ارائه کرد؛ تاریخی که معماری، آداب و رسوم، پوشاک، طراحی داخلی، ادبیات، عکاسی، نقشه کشی شهری و خیلی چیزهای دیگر را برمی گیرد. بنیامین با نقل گزینْ گویه ای از ژوا میشل، که "هر عصری رویای عصر سپسین خود را می بیند"، چنین تصور می کرد که این تاریخ نوین به ما خواهد آموخت که "یادمان های بورژوایی را حتی قبل از فروریختنشان ویرانه بشماریم".این نوشتار در میان مورخان معاصر بسیار پراهمیت از کار درامد؛ تاریخنگارانی که تاکنون، به پیروی از همان مسیرهایی که بنیامین ترسیم کرده، نوشته هایی درباره ناخودآگاه جمعی قرن نوزدهمی تولید کرده اند.