کتاب معماریِ ایکسْ رِی به بررسی تاثیرات شگرف گفتمان
پزشکی و درمانی و تکنولوژی های تصویربرداری بر صورت بندی، ارائه و پذیرش معماری
قرن بیستم می نشیند. کتاب با تاکید بر این نکته که معماری مدرن بر مدار غلبه
نگرانی های پزشکی و درمانی ان مقطع زمانی؛ بیماری سل و ابزار تشخیص اولیه ان: اشعه
ـ ایکس شکل گرفته است، فهم متداول از معماری مدرن را به چالش می گیرد. معماری مدرن و تکنولوژی درمانی اشعه ـ ایکس همزمان با یکدیگر نطفه بستند و
بالیدند. درست در زمانی که اشعه ـ ایکس درون بدن را برابر چشم عموم می گذاشت،
معماری مدرن درون ساختمان ها را آشکار می ساخت و رابطه میان وضعیت های عمومی و
خصوصی را معکوس می ساخت. معماران هم ساختمان هایشان را همچون نوعی از ابزار پزشکی
و درمانی برای مراقبت و محافظت از بدن و روان ارائه می کردند.
معماری مدرن که در دهه 1920 توسط گروهی بین المللی از معمارانی آوانگارد، تبدیل
به روایتی رسمی شد، غالبا از منظر کیفیت کارکردی، مصالح نو، تکنولوژی های نوین
ساختمانی و زیبایی شناسی ماشینی ظهور و بروز می یابد. پیش فرض بئاتریس کلمینا در
در کتاب معماریِ ایکسْ رِی عکس این ادعا را پی می گیرد. تکنولوژی تغییرات تازه و وسیعی در مفهوم فضا و رابطه میان بیرون و درون مقرر می
سازد. این تغییرات به مثابه رویدادهای مشخص تاریخی درک می شوند؛ قرن بیستم، در پیچ
و تاب رابطه نزدیک میان معماری و پزشکی شکل گرفته است، رابطه ای که تا امروز با همه
پیچیدگی هایش ادامه داشته. همانگونه که تکنولوژی های پزشکی و گونه برخورد با
بیماری نقشی اساسی در مقیدسازیِ بارزه های معماری مدرن ایفا کردند، تکنولوژی های
نوین پزشکی هم به خلق فرم های تازه معمارانه منتج شدند، فرم هایی که به تغییر
رابطه میان بیرون و درون در معماری انجامید. . . موفقیت فزاینده معماری مدرن
وابستگی مستقیمی به موضوع سلامتی دارد.
. . . نقشه ای که توزیع معماری مدرن در سراسر جهان را نشان می دهد، نموداری از
توزیع بیماری نیز هست. . . سل، اساسا یک بیماری شهری است، درست همانند معماری مدرن
که عمیقا پدیده ای شهری است.
مدرنیته به واسطه بیماری جهت می گیرد و بسط می یابد، موتور محرکه معماری مدرن
ماشین کارکردی، قهرمانانه و درخشانی نیست که در سراسر جهان غالب است، بلکه بدنی
شکننده است که بیرون از زندگی روزمره، درون پوسته ی محافظی از هندسه ها و تکنولوژی
های نو، معلق، به حیاتش ادامه می دهد . . . انچه می توان انرا مالیخولیای مدرنیته
خواند.