در سال 2000 دانشمندان و مهندسان حوزه کامپیوتر در پروژه ای با نام "خانه
آگاه" بایکدیگر همکاری نمودند. آنها نوعی از "همزیستی
انسان و خانه" را پیش بینی کردند که در آن فرآیندهای جان دار و بی جان توسط
شبکه ای از "سنسورهای بافت آگاه" در یک خانه و توسط رایانه های پوشیدنی که
مورد استفاده ساکنان آن قرار می گرفت، جانمایی می شدند.
این سیستم به مثابه یک حلقه
بسته ساده طراحی شد که توسط ساکنان کاملاً قابل کنترل بود. از آنجا که خانه
دائماً در حال ردیابی حدود تقریبی و فعالیت ساکنان بود. . . حتی ردیابی و
ترسیم شرایط پزشکی ساکنان، این تیم نتیجه گرفت: "نیازی واضح به آگاهی و كنترل توزیع این اطلاعات توسط ساکنان
وجود دارد." قرار شد تمام اطلاعات در رایانه های پوشیدنی ساکنان "برای
اطمینان از حفظ حریم شخصی اطلاعات فردی" ذخیره گردد.
به سال 2017 می رویم؛ هنگامیکه دو
محقق از دانشگاه لندن تجزیه و تحلیل مفصلی از
یک دستگاه هوشمند ترموستات خانگی منتشر نمودند، "ترموستاتِ آشیانه" _نِست_ متعلق به گوگل. آنها تعیین کردند كه یك نفر برای ورود به اكوسیستم نِست از طریق
دستگاهها و برنامه های متصل لازم است، چرا که هرکدام شرایط سفت و سخت استفاده از خدمات خود را برای
اشتراک گذاری داده های شخص ثالث دارند. خرید یک ترموستات آشیانه مستلزم بازنگری
تقریباً هزار به اصطلاح "قرارداد" است. اگر مشتری از توافق با شرایط آن خودداری نماید، شرایط استفاده از
خدمات خاطر نشان می سازذ که امکان دارد عملکرد و امنیت ترموستات عمیقاً به خطر
بیفتد، و دیگر توسط بروزرسانی های لازم
برای تضمین قابلیت اطمینان و ایمنی آن پشتیبانی نمی گردد.
سرمایه داران نظارتی می
خواهند ما باور کنیم مسیر آنها به سمت آینده دیجیتال
امری اجتناب ناپذیر است؛ اما این طور نیست. خانه آگاه (Aware
Home) مانند پیامی بجا مانده از یک بطری قدیمی،
چیز مهمی را بما می گوید. زمانی؛
ما، سوژه های _فاعل_ زندگی مان بودیم، اکنون ابژه های _مفعول_ آن هستیم. خانه آگاه سابقه ایست از آنچه ما از دست داده ایم و آنچه باید
دوباره بیابیم: حق به دانستن و تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی
در مورد زندگی و آینده ما بداند. این حقوق؛ تنها بنیاد های ممکن برای آزادی بشر و
یک جامعه دموکراتیک کارآمد بوده و هستند.
---
در اواخر اکتبر 2018 تیم کوک؛ مدیر اجرایی اپل،
در پارلمان اروپا ایستاد و "مجموعه صنعتی داده ای" را محکوم ساخت که با "ذخایر داده
های شخصی" خود صرفاً به "غنی سازی شرکت هایی که آنها را گردآوری می
کنند" می پردازد. وی تأکید
کرد: "این نظارت است ، و به شرکتها اجازه می دهد" شما را بهتر از آنچه
خودتان را می شناسید، بشناسند... این
بحران؛ واقعی ست. امری
تخیلی یا اغراق آمیز نمی باشد. و کسانی از ما که به پتانسیل تکنولوژی برای خیر اعتقاد
دارند ، نباید از این لحظه غافل شوند. "
جای تعجب نیست که برخی نسبت به عمق تعهد کوک مبنی
بر "غافل نشدن از این لحظه" بدبین هستند. آنها این واکنش را یک لشکرکشی بازاریابی می بینند
که هدف آن فاصله گرفتن شرکت از سایه ای ست که بر بخش تکنولوژی انداخته است. برخی به دیگر تناقضات اپل در طول دهه گذشته
اشاره می کنند، از جمله آیفون هایی که موتور جستجوی گوگل را نادیده می گیرند،
ذخیره اطلاعات کاربر در سرورهای چینی، عدم شفافیت در مورد بسیاری از شیوه ها و
محافظت های گرد آوری داده های اپل و بسیاری تناقضات دیگر. "تیم براد
شو" و "مهریین خان" از فایننشیال تایمز FT خاطرنشان
می سازند آنگاه که درآمد شرکت به فروش دستگاه های خود بستگی داشته
باشد، نه تبلیغات هدفمند؛ برای اپل آسانتر خواهد بود که موضع محکمی در برابر حریم شخصی اتخاذ نماید.
هر یک از اینها
انتقادات مهمی اند، اما پس از سخنان کوک در آنروز، در بسیاری از افراد احساس
عمیقی از امیدواری برانگیخته شد – اینکه
بالاخره یک نفر در حوزه صنعت شجاعت سخن گفتن را پیدا نمود. در 46 مورد از 48 برجسته ترین نظرسنجی بین سالهای
2008 تا 2017 در ایالات متحده و اروپا، اکثریت قابل توجهی؛ از اقدامات افزایش حفظ حریم شخصی و کنترل کاربر
بر روی داده های شخصی پشتیبانی کردند. (دو نظرسنجی اولیه قطعیت کمتری داشت، زیرا بسیاری
از شرکت کنندگان گفته بودند که نمی
دانند چگونه یا چه اطلاعات شخصی گرد آوری می شود.)
یک نظرسنجی مهم در سال 2009 نشان داد زمانیکه
مردم متوجه شدند از چه راه هایی
شرکت ها، داده ها را برای تبلیغات آنلاین هدفمند گردآوری می کنند؛ بیش از 73 درصد،
چنین تبلیغاتی را رد کردند. نظرسنجی
قابل توجه دیگری در سال 2015 نشان داد 91 درصد از پاسخ دهندگان مخالف آن هستند که گرد آوری اطلاعات شخصی "بدون اطلاع من" یک
تجارت عادلانه برای تخفیف قیمتی باشد.
شرکت های حوزه تکنولوژی معمولاً این
نتایج را نمی پذیرند و به رفتار واقعی کاربران و درآمد چشمگیر آن که بعنوان توجیهی
برای وضع موجود است، اشاره می نمایند. گفته
اریک اشمیت مدیر عامل سابق گوگل در سال
2009 را بیاد بیاورید: " اگر کاری کرده اید که نمی خواهید کسی از آن
مطلع شود، شاید در وهله اول نباید این کار را انجام می دادید." کارشناسان
شکاف بین نگرش و رفتار را "پارادوکس حریم شخصی" می نامند، اما در واقع
این یک پارادوکس نیست بلکه نتیجه قابل پیش بینی میدان کارزار میان عرضه و تقاضا
است که در تفاوت بین آنچه سرمایه داری نظارتی بر ما تحمیل می کند و واقعاً می
خواهیم؛ را نشان می دهد.
شکاف تاریخی امروز میان عرضه و تقاضا، فراخوانی برای
اقدام از سوی رهبران عرصه کسب و کار است که دوراندیشی و اعتقاد
راسخ به ایستادگی در برابر این جریان را دارند. صرفاً مقاومت
در برابر سرمایه داری نظارتی، "کار درستی نیست". تقریباً
همه افرادی که از اینترنت استفاده می کنند بشدت خواهان راهی جایگزین برای آینده
دیجیتال هستند، مسیری که نیازهای ما را بدون به خطر انداختن حریم شخصی، دست اندازی
به تصمیمات و کاستن از استقلال مان برآورده سازد. با
توجه به نیروهای در حال بازی؛ افراد
با بهترین شانس برای ارائه یک جایگزین به پشتوانه
اقتصادی و سیاسی قابل توجهی نیاز دارند. جایی که تیم کوک وارد می شود.
---
مطالعه ای در مورد بازده بازار سهام در
سال 2017 نتیجه گرفت که اپل نسبت به سایر شرکتهای آمریکایی در قرن بیستم سود
بیشتری برای سرمایه گذاران ایجاد کرده است. اگر
کوک به واقع تمایل دارد به سخنان خود در بروکسل عمل نماید، اپل می تواند مسیری
بدیل را به سمت آینده دیجیتال سوق دهد، اتحاد مجدد سرمایه داری با افرادی که
باید به آنها خدمت کند. کوک گفته است که تعارضات احتمالی میان حریم شخصی- در برابر – سود؛
یا حریم شخصی - در برابر - نوآوری گزینه های نادرستی اند. در
حقیقت؛ الگوی تاریخی حاکی از آن است که گسست های امروزین میان عرضه و تقاضا فرصتی چشمگیر در راستای جهشی کیفی در سیر تحول
سرمایه داری است.
ما پیشتر نیز در چنین وضعیت خطرناکی قرار گرفته بودیم. در سال 1912 بود که توماس ادیسون در
نامه ای به هنری فورد چشم انداز خود را برای تمدن صنعتی جدید اظهار کرد : "مدتیست که ما گیرافتاده ایم، تلاش می
کنیم تا یک تمدن جدید را به روشهای قدیمی اداره نماییم، اما باید شروع به ساختن این
جهان کنیم." ادیسون نگران این بود که پتانسیل های
صنعتگرایی برای خدمت به پیشرفت بشریت با قدرت بارون های چپاولگر و اقتصاد
انحصارطلب حاکم بر پادشاهی های آنها خنثی گردد. او وضع موجود را که از طریق "کوتاهی و اتلاف منابع"
و "ظلم و ستم وخشونت" نظام سرمایه داری ایالات متحده آمریكا مشخص شده؛ تقبیح نمود.
ادیسون و فورد هم متوجه شده بودند تمدن
صنعتی مدرن که برای آنها امید خاصی را در خود پنهان داشت، به آینده ای آسیب می رساند
که مشخصه اش نکبت برای عده پر شماری و سعادت برای عده کم شماری است. آنها همچنین
متوجه شدند حیات اخلاقی تمدن صنعتی از طریق شیوه های سرمایه داری شکل خواهد گرفت.
همه چیز می بایست مجدداً ابداع گردد:
تکنولوژی های جدید، بله، اما این باید منعکس کننده مسیرهای جدید برای برآوردن
نیازهای مردم باشد. یک
الگوی اقتصادی جدید که بتواند آن شیوه های جدید را به مزیت تبدیل نماید، و یک قرارداد جدید اجتماعی که بتواند کل آن را حفظ کند. شهروندان،
مصرف کنندگان، مدیران، کارگران، قانونگذاران، فقها، علما، روزنامه نگاران، مدیران
و مقامات دولتی ای
که در این مسیر تلاش هایی انجام داده اند
قدم به قلمروی
ناشناخته گذاشته اند.
زمانه ما خواستار نوعی از جهش خلاقانه به سوی امر ناشناخته است که بتواند مسیر آینده دیجیتال
را به سمت و به نفع مردم
باز گرداند.
در فقدان پاسخی
شجاعانه و خلاقانه، سرمایه داری نظارتی همچنان
به پرکردن جای خالی بدیل ها
ادامه می دهد. اگر قرار است سرمایه داری نظارتی؛ متلاشی، مهار و حتی غیرقانونی اعلام
شود، به قوانین،
مقررات و اشکال کنش جمعی متناسب با سازوکارهای ویژه این شرایط نیاز خواهیم داشت.
بر اساس چنین دلایلی و هزاران مورد
دیگر، من از تیم کوک و دیگر رهبران حوزه کسب و کار می خواهم که به چالش ساختن یک
خانه جدید بپردازند. شما
تنها نخواهید بود. کسانی
از ما که در گسستی میان خانه و تبعید زندگی می کنیم، از این لحظه غافل نخواهیم شد. جنگ برای یک آینده انسانی متعلق به همه ماست.
توضیحات عکس: سیستم های تشخیص چهره در 2018 در چهار ایستگاه مترو شهر جنوبی گوانجو
در چین به منظور سرعت بخشیدن به بررسی های امنیتی نصب شدند، این در حالیست كه كاربران اینترنت راضی نبوده بابت
نقض حریم شخصی خود اعتراض كردند،
چراکه استفاده
از کانال های جدید مشروط به شرکت در برنامه تشخیص چهره شده است، مسافران ابتدا
باید با استفاده از برنامه رسمی تلفن هوشمند Guangzhou
Metro ، جزئیات اطلاعاتی خود از
جمله عکس شان را در برنامه تشخیص چهره ثبت نمایند. منبعِ عکس: رویترز
قسمت اول
قسمت دوم