اطلاعات بیش از یک استعاره قدرتمند است که
از طریق جایگزینی به سوی یک علیت روشنگرانه برای جهان یا حتی کیهان گسترش می یابد
و به ابزاری قدرتمند برای سازماندهی جهان بدل می گردد.
هاراوی: "علم ارتباطات و زیست شناسی مدرن با یک حرکت مشترک ساخته
شده اند- ترجمان جهان به یک مسئله کدگذاری شده، جستجوی یک زبان مشترک که در آن کلیه
مقاومتها در برابر کنترل ابزار از میان می رود و کلیه ناهمگونی ها در قالب جداسازی،
سرهم سازی ، سرمایه گذاری و مبادله قابل ارائه هستند." (SCW164)
مسئله دیدن این
واقعیت به یکباره مهم است، به مثابه مجموعه ای از پدیده های
واقعی و در عین حال تاریخی، به مثابه محصول انواع خاصی از کار یا به طور خاص تر
تکنو-علم، به مثابه راهکار اصلی که قدرت در این مرحله
بر اقتصاد کالاهاو هرآنچه ممکن باشد؛ اعمال می نماید.
هاراوی به
این نکته توجه داشت که "تکنولوژی های
جدید ارتباطی برای ریشه کنی (زندگی عمومی) همه افراد؛ نقشی اساسی دارند." (SCW168) تقلیل طیف
گسترده ای از فرآیندها، و نه فقط كار، برای یک چیز یا در این نمونه خاص برای کد
ها، از بسط گسترده روابط مالکیت خصوصی پشتیبانی می نماید.
پیشگویی
های هولناکی که هاراوی در اواخر قرن بیستم بیان کرده بود؛ به وقوع پیوسته اند:
"یک خطر بزرگ اجتماعی و سیاسی؛ شکل گیری ساختار اجتماعی به شدت دونمایی شده؛
است با توده هایی متشکل از زنان و مردان از همه گروه های قومیتی، لیکن به ویژه افراد رنگین پوست. منحصر به یک اقتصاد
کسب و کار خانگی، بی سوادی در انواع مختلف، و تباهیدگی عمومی و ناتوانی جنسی، کنترل
شده توسط دستگاه های سرکوبگر پیشرفته تکنولوژی برتر، از سرگرمی گرفته تا نظارت و
ناپدیدی ... تنها راه برای توصیف انفورماتیک سلطه؛ تشدید گسترده ناامنی و فقر
فرهنگی، همراه با واماندگی های شایع شبکه های معیشتی برای آسیب پذیرترین افراد
است." (SCW169-172) و به همین
ترتیب؛ چنین وضعیتی توسط فرانکو براردی و
دیگران؛ پریکاریاتی/ precarity (ناپایداری، عدم ثبات،
شکنندگی، تزلزل، جاماندگی) نامیده شد. (طبقه اجتماعی پریکاریات نیز بر همین
اساس تعریف شده است.)
ایجاد هر
نوع دانش و قدرت در و برابر چیزی به همان اندازهء فراگیری و تاثیرگذاریِ جهانی که توسط تکنو-علم پساجنگ ساخته شد؛ کار
دشواری است. امکان دارد تخلیه زمین، تلاش برای عقب گرداندن زمان یا درخواست چیزی
خارج ازاین شرایط ساده تر به نظر برسد،
اما این روش ها در مرحله امتناع رمانتیک باقی
خواهند ماند.
درست همانگونه
که مارکس آن داستان رمانتیکی را که جهان دیگری را با عزمی در راستای درک درون قدرت
های خود سرمایه امکانپذیر ساخته بود، محکوم ساخت؛ هاراوی نیز به آنچه تنها می تواند یک پروژه مشارکتی در نسخه
جدید بین المللی باشد؛ می پردازد. نه فقط
متشکل از مردان کارگر بلکه از همه سایبورگ های لکنت دار که در روابط مادی شده و نه
مربوط به ساختار خودشان گیر افتاده اند.
خدا مرده
است، و الهه نیز همینطور. فساد تدریجی ناامید کنندهء هر آنچه جامد است بسوی سایش
مولکولی از طریق راه های متفاوت. اگر هیچ چیز به خودی خود، هیچ مطلق علمی-واقع
گرایانه وجود نداشته باشد، هیچ موضوع پیشینی و آغازینی برای یک جنبش اجتماعی وجود نخواهد
داشت. ما همیشه
و در حال حاضر خودی/ insider
محسوب می شویم.
هاراوی: "فمینیست
ها و مارکسیست ها برای ساختن یک موضوع انقلابی از منظر سلسله مراتب ظلم و ستم و /
یا موقعیت نهان برتری اخلاقی، بی گناهی و نزدیکی بیشتر با طبیعت؛ بر ضرورت
های معرفت شناختی غربی توجه داشته اند. بدون رویای بکر موجود در مورد یک زبان مشترک یا همزیستی بدیع که نوید
محافظت از جدایی خصومت آمیز "مردانه" را می دهد، اما به صورت بازی متنی
نوشته شده که در نهایت تاریخ قرائت پذیر و رهایی بخش قابل توجه ای ندارد، برسمیت شناختن "خود" که
کاملاً در جهان نقش دارد، ما را از نیاز به ریشه دار کردن سیاست در هویت یابی، احزاب پیشتاز ، خلوص و
مادری کردن رها می سازد. عاری از هویت، این نژاد حرامزاده در مورد قدرت حاشیه ها آموزش می
دهد..." (SCW176)
آنچه نیاز
به کار مجدد دارد، تنازع نیروی کار در و برابر
طبیعت است. هاراوی:
"مارکسیسم انسان گرا در مبدأ توسط نظریه هستی شناختی ساختاری سلطه بر طبیعت
در خودسازی انسان و بدلیل ناتوانی جنسی
در تاریخ سازی هر آنچه زنان انجام می دادند که واجد شرایط دستمزد نبود؛ آلوده
شده است. اما مارکسیسم در قالب بهداشت روانی معرفت شناختی
فمینیستی که به دنبال دکترین های بینش عینی ما بوده همچنان منبع
امیدوار کننده ای محسوب می شد. نقاط شروع مارکسیستی ابزارهایی را جهت
دستیابی به نسخه های ما از نظریه های دیدگاهی، تجسم مقاوم ، یک سنت غنی از
انتقادات هژمونی بدون قدرت زدایی از مثبت گرایی و نسبیت گرایی و نظریه های میانجی
گری متفاوت ارائه می داد." (SCW186)
نقطه نظر
سایبورگی تا حدی توسط جنبشهای اجتماعی پیرامون کار، نژاد، جنسیت، گرایش جنسی و
حقوق بومی شکل گرفته است. این نظرگاه تا حدودی توسط علوم شکل می گیرد، از طریق
مبارزاتی برای تولید دانش عینی از جهان، و
با جایگزین هایی که از شکل های غالب سازمان به درون آن وارد شده؛ تکمیل می گردد.
نقطه نظر
سایبورگی کمینه یک مؤلفه دیگرنیز دارد: نقطه نظر خود آپاراتوس (دستگاه)، از الکترون
موجود در مدارهای ما، داروهای موجود در جریان خون ما، ماشین هایی که با گوشت ما
درآمیخته اند. ماشین نه
به مثابه دیگری خوب یا بد بلکه به مثابه یک غریبه صمیمی وارد اسکلت می شود.
آپاراتوس مانند شور و هیجان؛ لمینال و سیال، چیزی در-بین است. یک امر غیرانسانی، نه سوژه، نه ابژه.
یکی از ویژگیهای خاص آن به همین
دلیل، ممکن است تولید داده مربوط به دنیای غیر انسانی باشد.
این آپاراتوس؛ جهانی را به جهانیان می بخشد که متعلق به انسان نیست. آپاراتوسی ست که برخی از جنبه های دنیای عجیب و
غریب و بیگانه را پدیدار می سازد.
آپاراتوسی که جنبه های هیولاوار خاصی از خود نشان می دهد، که هرگز در چارچوب آن دنیای استوار و مطلق که همچنان خدا یا الهه
رئالیست ها باقی مانده، جای نمی گیرد.
یک آپاراتوس که از میانجی
گری واقعی، مادی و تاریخی برخوردار است. من اهمیت این مسئله را از طریق خوانش کار همكار هاراوی، كارن باراد
و دانشجوی سابق پاول ادواردز، كه نشان از مرکزیت تفكر آپاراتوس-سایبورگ برای فهم تکنو-علم
امروز است، در کتاب "قرمز
ملکولی"در نظر گرفتم. در جای دیگر؛ همان خط فکری را در کارهای پاول بی پرسیادو دیدم. از آنجا که نوبت به احیای علم گرایی و
دعاوی در راستای فضایل عقلانیت جهانی رسیده است، اینان با ایجاد میان بر و راهکاری جایگزین و دیگرگون و فراتر از وضع موجود به حرفه دشوارتر درک چگونگی تولید علم
می پردازند.
مرکزیت
امروزین کار هاراوی، در آن است که فکر می کند حرفه آشفته و نابسامان ساختن علم کاملاً پذیرای
پیامدهای آن در شبکه های قدرت شرکتی و نظامی، پردازش آن و تقویت استعاره هایی که
مربوط ساخت آن نیستند و وابستگی آن به یک آپارتوس وسیع سایبورگی است. نقطه قوت کار
او، رها نکردن مبارزه در راه دانش تحت
چنین شرایط سخت و رجعت به فلسفه صرف است.
منابع:
PV Donna Haraway, Primate Visions (Routledge
1990)
MW Donna Haraway, Modest_Witness@Second_Millennium
(Routledge 1997)
HLL Thyrza Goodeve, How Like a
Leaf: An Interview with Donna Haraway (Routledge, 1999)
HR The Haraway Reader (Routledge,
2003)
SCW Donna Haraway, Simians,
Cyborgs and Women (Routledge 2013)
Originally
published at Public
Seminar
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
.