من در یک شهر کوچکِ از ایالت بِرلینگتن، به نام وِرمونت، در ایالات متحده زندگی می کنم. غالبا هر روز در میدان اصلی و عمومی این شهر، که با نام خیابانش؛ چِرچ استریت، شناخته می شود؛ قدم می زنم.
یک خیابان عمومی که کمی هم جنبهی خصوصی دارد، این خیابان اغلب محور چالش بین شهروندان و منافع خصوصی بر سر ماهیت این میدان عمومی است. جدال سازندگان خیابان، فعالان سیاسی، متکدیان و شهروندان عادی که تمایل دارند اوقات زیادی را بدون خرید کردن [در آنجا] سپری کنند، بر سر حقوق شان، مکررا رخ می دهد.
باید ممنون واکنش سریع مردم در قبال این گروهها بود، چرا که تلاش های ان ها بیشتر تلاشهای تجار و سیاستمداران برای حفظ حریم [اقتصادی] این خیابان را به سمت شکست رانده است. علی رغم این مقاومت ها هنوز هم این فضا بیش از مراکز هر شهری، در همین مقیاس، که من تا به حال مشاهده کردهام، کنترل شده است. با این حال چیزی که ممکن است متناقض به نظر برسد این موضوع است که اینجا بیش از بسیاری شهرها، چه کوچک و چه بزرگ، پر جنب و جوش است.
این وضعیت را از یک جهت می توان به اصطلاح به ماهیت خود ورمونت نسبت داد: ماهیتی که سرگرمی دموکراتیک را به عنوان بخشی ارزشمند از زیست انسان مطرح می کند و از طرفی نیز می توان جنب و جوش کمترِ دیگر مراکز شهری را به فقدان چنین هوشیاری دموکراتیکی ارجاع داد.
بسیاری از نویسندگان، به نقش معماری در کنترل فضای عمومی اشاره کرده اند. مایک دیویس این مطلب را به بحث می نشیند که چگونه مقامات شهری، نیمکتهای عمومی ای، طراحی شده برای خوابی رقت انگیز و حتی با هدف حصارکشی، در پارکهای عمومی نصب می کنند. ایال وِیزمن، مطالعاتی در مورد ماهیت کنترل ضمنی در طراحیِ شهرها، سکونتگاهها، و بزرگراهها داشته است. داستان "شهر و شهر" چینا مِیویل[1] قصهای است مربوط به مکانی در آینده که به طور چشمگیری یادآور فلسطین اشغالی امروز است.
اخیرا، دیوید هاروی؛ جغرافی دان، اقتصاددان و منتقد سوسیالیست، دیدگاهی جدیدی را در مورد ماهیت شهر مدرن و بسیار مهم تر، علت نیاز به بازگشت از نئولیبرالیسم[2]، که مانند یک خرْسنگ بزرگ مگالیتی، تلاش دارد تا دنیا را تطمیع کند، مطرح کرده است.
هاروی، فردی که در چند دههی اخیر، در بالتیمور، مریلند، زندگی کرده است، نقش اقتصادیِ شهر مدرن را به طور مستقیم در مرکز فرایند تولید سرمایه و مصرف مازاد جای می دهد. او بر سر این ادعا بحث می کند که شهرها محصول پرولتریزه[3] کردن دهقانان روستایی است، و به انقلاب صنعتیِ گذشته و حرکتهای اخیرِ مردم در ملیتهایی مثل چین و هند در حومه شهرها، برای زندگی در نواحی شهری و مناطق اقتصادیِ جدید، ایجاد شده توسط کاپیتالیسم[4] بین الملل ، اشاره دارد.
علاوه بر این، کتاب او، که "شهرهای شورشی" نام گرفته است، نگاهی نیز دارد به رشدِ به اصطلاح حلبی آبادهای حاشیهی بزرگترین مراکز جمعیتی در جهان. این حلبی آبادها اغلب مورد تهاجم نیروی ارتش و پلیس قرار می گیرند، نیروهایی که قصد دارند مراتب تخریب این سازه ها را، با بلدوزرهای پشت سر خود، راحتتر کنند، هرچند، مقامات، به حقوق ساکنین این حلبی آبادها در رابطه با مسکنشان اذعان دارند.
از همین حلبی آبادهاست که می توانیم الهام بگیریم. افرادی که در مناطقی مثل این زندگی می کنند در دنیای انحصاری کاپیتالیسم اضافی فرض می شوند. آنها هیچ حقی ندارند؛ به [عکسِ] درجه اهمیتی که مبادلات سهام و بورسهای دنیا به خود اختصاص می دهند.
هنوز، به علت اینکه آنها از رسیدن به این حق شهروندی رانده شده اند، برای حفظ سرپناه، اجتماع و شان و منزلت انسانیشان مبارزه خواهند کرد. مانند اسلاف تاریخی خود در پاریسِ سالِ 1871، این افراد مصمم هستند تا شهر را تبدیل به ارگانیسمی انسانی، عمومی و دموکراتیک کنند. آنها به گمان هاروی در کنار کسانی قرار خواهند گرفت که در سراسر جهان و در چند سال گذشته؛ پارکها و میادین شهری را اشغال کردهاند و خواستار تعریف دوباره مفهوم شهر، کنترل دموکراتیک بر فضای شهری و تجدید نظر در مورد جایگاه و منزلت افرادی که طبقه کارگر را تشکیل می دهد، هستند و متعاقبا، پی ریزی انقلابی ضد کاپیتالیستی و در عین حال شهری را دنبال می کنند.
هاروی تاکید می کند که تنها مبارزه ضد کاپیتالیسم حقیقی، از آن فردی است با هدف تخریب مناسبات طبقاتی موجود. چنین مبارزه ای نمی تواند با جدا کردن مسائل مربوط به محل کار از دیگر مشکلات جامعه تحقق یابد.
با اشاره به فیلم کلاسیک "نمک زمین[5]" به عنوان مثالی که نشان می دهد چگونه آخرین سناریو به تحقق می پیوندد، هاروی پیشنهاد می کند که این تشکل باید افراد کارگر در تمام دنیا را به مثابهی یک کل ارگانیک بنگرد. دسترسی به امکانات همگانی و همچنین هزینهها، مراقبت از کودکان و آموزش موضوعات مربوط به محل کار هستند. مسکن مقرون به صرفه و هزینه خورد و خوراک اهمیتی بیش از نگرانیهای آموزش عالی دارند. این مسائل نقش وسیلهای را برای سیستم کاپیتالیسم بازی می کنند؛ که با کاهش دستمزدها موجودیت خود را به عنوان اهرمِ [فشار] این سیستم، در راستای حفظ کنترل بر مردم کارگر نشان می دهد.
وام مبتنی بر، چه وام آموزشی و یا وام خودرو باشد مانند انچه در جهان پیشرفته کاپیتالیستی رایج است و چه به صورت اعطای وامهای ناچیز در کشورهای در حال توسعه، همچنان وامهایی اند که در راستای استثمار فرد پرداخت می شوند. هزینهی در حال افزایش آموزش عالی در سراسر جهان و بحران وام مسکن، هر دو ابزارهای نظام نئولیبرال برای ادامهی حرکت جریان سرمایه اند.
با این مضامین می توان این کتاب را با واژهی رادیکال توصیف کرد. موضوعات آن از عملکرد سیستمهای رانت انحصاری و ماهیت کاپیتالیسمِ نئولیبرال تا فریاد بازپس گیری شهر، را شامل می شود. تاریخ از نظر این کتاب با علم اقتصاد و دعوت برای مبارزهای خطیر آمیخته شده.
دیوید هاروی ملهم از کمون پاریس[6] بر جنبههای مثبت و منفی جنبشهای اشغال و جنبش های حاشیه نشینان و مبارزات گروه های متحد تاکید می گذارد. او سوابق تاریخی آنها را ارائه می کند و در برابر تلاشهای اساسا محافظه کارانه برای مهار چنین جنبشهایی و هدایتشان به سمت تایید و تقویت اقتصاد واقعا موجود، هشدار می دهد. اساس تمام این مسائل، ریشه در نگاه رادیکال هاروی به شهر دارد او شهر را به عنوان سرچشمهی ظلم و بیداد کاپیتالیسم و همزمان بنیان مقاومت در برابر این جور می داند.
[1] . China Mieville's The City and the City
این کتاب یک رمان فانتزی و عجیب و غریب است که توسط نویسندهی بریتانیایی چینا میویل در سال 2009 انتشار یافت.
[2] . neoliberalism
بنیانگذار این مکتب اویکن است و روستو، اشمولدرز، هایک و ارهارد از نمایندگان معروف این مکتب هستند. آنها خواستار شرایط آزاد هستند و مکانیسم بازار را تأیید میکنند و مخالف مداخله دولت در اقتصاد هستند و با مالکیت اشتراکی بر زمین و ابزار تولید و سوسیالیسم و هدایت اقتصاد مبارزه میکنند.
[3] . برگرفته از واژهی پرولتاریا
مارکس در کتاب«مانیفست کمونیست» (1848) تعریفی از پرولتاریا به دست میدهد: «مقصود از پرولتاریا طبقهی کارگران مزدور جدیدی است که مالک هیچ وسیلهی تولیدی نیست و نیروی کار خود رابرای تامین زندگی میفروشد.»
[4] .کاپیتالیسم:
سیستم یا نظامی است اقتصادی که با انقلاب صنعتی ابتدا در اروپای غربی و آمریکا پدید آمد و سپس به کشورهای غیر غربی نیز راه یافت، در این نظام ابزارهای تولید و وسائل مکانیکی به جای انسان و حیوان نقش درجه اول دارند و بخش عمدهای از نظام زندگی اجتماعی بر گرد ضروریات تولید صنعتی سامان میابد. از نظر حقوقی عمده فعالیت اقتصادی بویژه مالکیت و سرمایه گذاری برای تولید کالا در دست افراد و موسسههای خصوصی(غیر دولتی) است که از راه رقابت اقتصادی در جهت کسب سود رهبری می شوند.
[5] .The Salt Of the Earth
فیلم سینمایی نمک زمین؛ ساخته هربرت بیرمن -١۹۵۳
اصطلاح کمون پاریس، در اصل، به حکومت پاریس در طول انقلاب فرانسه اطلاق میشود. اما، بیشتر مرسوم است که از این کلمه برای اشاره به حکومت سوسیالیستی که در دورهای بسیار کوتاه از ۱۸ مارس(به طور رسمیتر از ۲۶ مارس) تا ۲۸ مه ۱۸۷۱ بر پاریس حکم راند، استفاده شود.