هیچ نکته
مثبتی در مورد ویروس کرونای جدید وجود ندارد –این ویروس باعث کشته شدن بسیاری از
مردم می شود، و با ایجاد ترس میلیون ها نفر دیگر را در خانه محبوس می کند. با این
حال؛ اگر مقدر شده که از این رویداد عبور نماییم،
امکان دارد چیزی نیز از آن بیاموزیم. در اینجا چند دیدگاه مطرح می گردد؛ که در
مورد بحران اقلیمی تاثیرگذار بر زیست مان، کاربست پذیرند.
برخی از
این درس ها واضح اند: کشتی های غول پیکر کروز قاتلان اقلیم اند، لیکن به
نظر می رسد؛ می توانند به بخشهای بیمارستانی شناور بدل شوند.
ایده های دیگری نیز وجود دارندکه می توان بدانها قوام بخشید: در حال
حاضر؛ چین دی اکسید کربن کمتری تولید می کند، لیکن غیر از تلفات انسانی؛
اختلال اقتصادی، راهکار پایدار سیاسی برای مقابله با گرم شدن کره زمین در طولانی
مدت نیست؛ و از اهمیت موتورهای نظام نوآوری می کاهد که می گویند پنل های خورشیدی
ارزان قیمت برایمان فراهم خواهند کرد.
با این
وجود؛ قابل ذکر است که چگونه میلیون ها انسان باهوش بنظر می رسد الگوهای
جدید را آموخته اند. به عنوان
مثال؛ شرکت ها در تلاشند تا سطح تولید خود را حفظ نمایند، حتی در ارتباط با
بسیاری از افرادی که از خانه کار می کنند.
این ایده که برای انجام کارهای خود باید هر روز به یک مکان مرکزی سفر
کنیم ممکن است بیش از هر چیز دیگری نتیجه اینرسی باشد.
شاید در مواجهه با نیاز واقعی به جای استفاده از ماشین؛ به حرکت با ماوس
نیاز پیدا کنیم، شاید متوجه شویم که مزایای انعطاف پذیری در محل کار؛ نسبت به همه
چیز، از مصرف بنزین گرفته تا نیاز به پارک های اداری پراکنده، در حال گسترش است.
البته این درسی است
که می توان به صورت معکوس نیز آموخت. بهترین
توجیه برای برقرار ماندن یک دفتر، تبادل ایده ها با یکدیگر و بهترین توجیه
برای یک جامعه؛ افرادی اند که با یکدیگر به بحث و تبادل نظر می پردازند، چیزهاییکه
اکنون سخت تر می شوند، چون رویدادها یک به یک لغو می گردند. اما "فاصله
اجتماعی" که اکنون اپیدمیولوژیست ها جهت پیشگیری از شیوع بیماریهای عفونی ازما
می خواهند، در حقیقت برای بسیاری از آمریکایی ها بسیار آشناست. زیست تطبیقی؛ همراه با ایزوله
سازی حومه ای، ما در حال حاضر دوستان نزدیک کمتری نسبت به گذشته داریم.
(مقامات مراقبت های بهداشتی روز پنجشنبه نسبت به بیماری جدی و همه گیر "تنهایی"
هشدار داده اند که سالخوردگان آمریکایی نسبت به آنها آسیب پذیرترند. این
تحقیقات نشان می دهند، هنگام کنترل همه متغیرهای دیگر، احتمال مرگ زودرس در آمریکایی
های مسن که گزارش شده تنهایند، دو برابر سالخوردگانیست که تنها نیستند.) اما الگوهایی که این تنهایی را در
فرهنگ ما ایجاد می کنند آنچنان نقش بسته اند که ما حاضریم آنها را بطور کامل
بپذیریم. شاید به طرز عجیب و غریبی؛ چشم انداز ایزوله سازی اجباری ما را به پذیرش
کمی بیشتر اجتماعی بودن در هنگام فروکش کردن ویروس؛ سوق دهد. من نمی توانم تصور
کنم که زندانی شدن در آپارتمانی در ووهان چگونه می تواند باشد. با این وجود؛ می
توان حدس زد، زمانش که برسد آزادی؛ احساس شیرینی خواهد بود. نه تنها بدین دلیل که
مردم احتمالاً بی خطرند بلکه؛ چون می توانند اجتماعی باشند. یک نوع خاص از زیست
بوم گرایان مدتها امیدوار بوده اند که ما خواهیم آموخت تماس انسانی برای مصرف
بی پایان را جایگزین کنیم. شاید این همان شوکی باشد که این مهم را امکان پذیر می سازد.
(و نیز؛ زنجیره های تأمین جهانی به انحراف
کشیده شده، یادآور خوبی اند که کشاورزی محلی مزایای بسیار کاربردی دارد.)
همچنین
ممکن است؛ این همان لحظه ای باشد که ما تصمیم می گیریم این ایده را کاملاً بپذیریم
که علم؛ موثر واقع می شود. پدربزرگم؛
برای چندین دهه، پزشک شهر کوچک کرکلند در واشنگتن بود، اکنون آنجا؛ حومه ای پر از کارگزاران
نرم افزار شده، و به نقطه صفرزمین ویروس کرونای آمریکایی بدل گشته است. بنابراین؛ من غالباً به پرستارهای
شجاع و پیراپزشکان که در خط مقدم وظیفه مراقبت را انجام می دهند، و همچنین محققانی
که با سرعت قابل توجهی در تولید واکسن های نمونه اولیه تلاش کرده اند؛ فکر
می کنم. الیت ها
هنگامی که تحت درمان قرار می گیرند، کمی بهتر به نظر می رسند.
و این احتمالاً باید به قلمروهای دیگر نیز قابل انتقال باشد: نظرسنجی ها نشان می دهند که آمریکایی ها نسبت به بی توجهی ترامپ به
واقعیت گرمایش جهانی دچار تردید هستند.
اکنون او ادعا می کند که ویروس یک شوخی فریبکارانه است. با توجه به ادعای وی مبنی بر اینکه "معجزه" ممکن است
باعث "ناپدید " شدن آن گردد، انتظار دارم که با شکاکیت رو به رشدی مواجه
شویم.
و همچنین
انتظار می رود که آگاهی روزافزونی ایجاد گردد نسبت به آنچه در جاهای دیگر رخ می دهد- که هیچ راه واقعی برای در امان ماندن باقی کره زمین وجود ندارد. این شرایط در مورد ویروس قابل تعمیم می باشد، که
به نظر می رسد طی چند روز از مرزهای بسیاری در جهان عبور کرده است. البته چنین شرایطی حتی برای مولکول
CO2 قابل استنادتر می باشد. حتی فردی با لباس هزمت نیست که بتواند دریچه
دما را ببندد، بتواند هوای گرم را به سمت قطب شمال، یا طوفان را به سمت اقیانوس
اطلس هدایت کند. بنابراین شاید این لحظه ای باشد که ما
به یاد بسپاریم، همکاری با سایر نقاط جهان یک مزیت است؛ نه یک
دام.
فکر می کنم مهمتر از
همه؛ یک شوک فیزیکال مانند کووید 19 یادآور این نکته باشد که جهان؛ مکانی فیزیکال است.
زمانیکه
ما جهان را عمدتاً از طریق صفحه نمایش، یا از طریق محیط های دنج و محیط هایی که
بیشتر فضای زیست ما را تشکیل می دهند درک می کنیم؛ فراموش کردن این نکته تسهیل می
گردد. همه چیز خیلی، خیلی نادرست و خیلی خیلی سریع پیش می رود.
این
دقیقاً همانند ان چیزی است که دانشمندان اکنون برای ده ها سال در مورد بحران اقلیمی
به ما می گفتند، و این همان چیزی است که مردم آموخته اند، از استرالیا گرفته تا
کالیفرنیا، پورتوریکو و هرجایی که سیل و آتش سوزی رخ داده است. این سیارات کمی
کندتر از جمعیت آسیب می بینند و- در طی چند دهه، نه چند هفته- هم نمی توانند
محاسبات اساسی را تغییر دهند. زیست شناسی بیش از
فیزیک یا شیمی، به آنچه که درباره آن فکر می کنیم اهمیتی نمی دهد. واقعیت گزنده است، و مورد گزند واقع شدن؛ سخت.
...
جروم فاستر دوم به تازگی هفته پنجاه و هفتم از اعتراض اقلیمی
را که هر جمعه، مقابل کاخ سفید برپا می شود
را به پایان رسانده است. سال آخری دبیرستان به یک نیروی فعال بدل شده -در ماه گذشته، انجمن طبیعت
گران آدوبون؛ جایزه قهرمان محیط زیستی جوانان را به او اعطا کرد (و از
آنجا که جوانان اکنون جنبش محیط زیست را هدایت می کنند، این جایزه نخبه گرایانه
نیست.)
جوانان؛ می خواهند پیرامون تغییرات اقلیمی چه پیام اساسی را با بزرگترها
در میان بگذارند؟ - فکر می کنید نسلهای گذشته بدرستی درک نمی کنند؟
دو پیام.
برای اینکه پیشرفت اساسی
در جهت تحقق بازداری بحران اقلیمی صورت بگیرد، بشریت می بایست از منظر همبستگی بین حکومتی،
همدلی، برابری و شفافیت اخلاقی وارد عمل شود. این موارد باید ارکانی باشند که ما
مسیر رسیدن به آینده ای پایدار را بر آن اساس بنا سازیم. همچنین؛ آنچه نسل های گذشته بدرستی درک نکرده اند، معنی ضرب المثل
بومیان آمریکایی است: "ما زمین را از نیاکان خود به ارث نبرده ایم؛ بلکه آن
را از فرزندانمان به امانت گرفته ایم."
چه شد که در سپتامبر
گذشته، در جریان اعتراضات جهانی علیه تغییرات اقلیمی، در واشنگتن دی سی حضور داشته و متوجه شدید: من کمک کردم
تا این اتفاق بیفتد؟
من احساس خوبی نسبت
به اپتیمیسم (خوش بینی)، اجتماع و حس تعلق
موجود داشتم؛ اما عصبانی هم بودم، زیرا ما از مسئولان منتخب خود دعوت کرده بودیم
تا صحبت کنند؛ اما هیچ یک از آنها نتوانستند یک برنامه عملی برای رهایی مان از این
بحران ارائه دهند. آنچه برایم امید بخش بود فقط حضور پانزده یا بیست
هزار نفر نبوده است. قصد داشتم یک اعلامیه
سیاسی واقعی از نمایندگان ملی کشورمان داشته باشم و بگویند که ما پشت شماییم و
اطمینان حاصل خواهیم کرد که صنعت سوخت های فسیلی؛ پاسخگو باشد.
درباره
OneMillionOfUs"یک میلیون از ما" ، که در مارس گذشته کمک به آنرا آغاز کردید، بگویید.
این یک سازمان غیرانتفاعی با فعالیت انتخاباتی و حمایت از جوانان است، که در
تلاش برای آموزش، توانمندسازی و بسیج میلیون ها جوان برای ثبت نام و رای دهی در
انتخابات آینده 2020 و پس از آن می باشد. تاکنون "یک میلیون از ما" برای تسهیل در ثبت نام گسترده رای
دهندگان در 24 آوریل، سومین روز اعتراضات برنامه ریزی شده روز زمین -از 22 آوریل تا 24 آوریل- با جنبش اعتراضات اقلیمی
همکاری کرده است.
همچنین؛ ما برای ایجاد مجموعه ای از وقایع قبل
از نوامبر، با مارس برای زندگی ما، توانمند سازی جوانان
شبکه زنان مارس، 350.org، مارس برای علم، مسئله
زندگی سیاهان و بسیاری دیگر همکاری کرده ایم. برای اطلاعات بیشتر جهت همکاری
دبیرستان، کالج یا انجمن خود با "یک میلیون از ما" ، به آدرس www.onemillionof.us مراجعه کنید.
برای سال بعد، کدام مدرسه را انتخاب کرده
اید؟
هنوز نمی دانم.
...
به لمس دوباره میله مترو فکر می کنید؟ یک
مطالعه جدید حاکی از آن است که اوبر و لیفت تا چه حد تاثیرات مخرب تری بر اقلیم دارند: حدود شصت و نه درصد مخرب تر از میانگین انتشار
آلاینده سواری که جایگزین آن می شوند، از جمله رانندگی با ماشین شخصی، حمل و نقل انبوه، پیاده روی، و با
این وجود؛ "به سادگی، آب از آب تکان نمی خورد."
دلیل عمده؛ آن است که رانندهء برنامه اشتراک گذاری سواری مشمول تسهیلاتی ست که
"بدون بار
یا مسافر می توانند به پایانه وارد می شود."
"مدیا
مترز برای آمریکا" گزارش می دهد که پوشش خبری تغییرات اقلیمی در اخبار
عصرگاهی و اخبار یکشنبه صبح شصت و هشت درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.
این بدان معناست که در عمل، پوشش تغییرات جوی 0.7 درصد از اخبار، یا
دویست و سی و هشت دقیقه کل اخبار سال گذشته را در NBC ،
ABC ، CBS و
Fox تشکیل داده و این، در واقع، اندکی کمتر از سال 2017
بود. روزی مورخان با تعجب به این اعداد و ارقام نگاه خواهند کرد.
روزنامه
"فایننشال تایمز" در حقیقت یکی از حماسه های غم انگیز آن لحظه را پوشش
داده است: انقلاب شیلی در حال تولید مقادیر زیادی گاز طبیعی است و ما به طور
فزاینده ای درمی یابیم که نمی خواهیم در نیروگاه ها بسوزیم یا (حتی در آشپزخانه ها). بنابراین
در حال حاضر صنعت تصمیم گرفته از تمام این گازها برای ایجاد توده های بزرگ جدید پلاستیک
ارزان قیمت استفاده کند، حتی اگر "شک و تردیدهایی در مورد گسترش چشمگیر در حال ظهور وجود داشته باشد تا دنیا را مملو از محصولاتی کند که صدها سال طول می کشد
تا بپوسند." با توجه به گزارش فایننشال تایمز
شاید سیاست عمومی عاقلانه مستلزم رها کردن آن در زمین باشد.
مقاله ای دقیق و کامل در
رولینگ استون این هفته
مقیاس مشکل را به خانه آورده است -وقتی به تصویری که همراه مقاله است نگاه
کنید حس احشایی خواهید داشت.
...
در جبهه
زیرساختها یک پیروزی بزرگ بدست آمد، زیرا متخصصان محیط زیست، که بسیاری از آنها در
شمال ایالت نیویورک بوده اند، شرایطی را در راستای خاتمه
کار خط لوله ای تحمیل کردند که می توانست گاز طبیعی یخ زده را از پنسیلوانیا حمل کند. مبارزه هشت ساله آنها شرکت مستقر در اوکلاهما را که در حال حمایت از
این پروژه بود، ترغیب کرد تا شکست را بپذیرد، زیرا بازده سرمایه گذاری "به
گونه ای کاهش یافته بود که توسعه دیگرقابل پشتیبانی نبود."
این برد برای یک تیره در پنسیلوانیا دیر هنگام رخ داد: از جمله تیره شوگر
بوش. برای راه اندازی این خط لوله، کارگران قبلاً پانصد و پنجاه درخت در زمین
را قطع کرده بودند.
در بریتانیا؛
یک دادگاه، طرح باند سوم در فرودگاه هیترو را لغو کرد. فعالان این
عرصه سالها با این طرح مبارزه کردند و پیروزی آنها از همه شیرین تر بود، زیرا قضات
صریحاً تغییرات اقلیمی را دلیل این حکم ذکر کردند. آنها گفته اند كه دولت نتوانسته با پیوستن به توافق نامه اقلیمی پاریس،
تعهدات را در نظر بگیرد، اولین حكم مهم برای هر دادگاهی در جهان. و گاردین
گزارش داد" ممکن است این تصمیم، هم
در بریتانیا و هم در سراسر جهان؛ در زمینه برخورد با چالش ها در برابر سایر پروژه های پر کربن تاثیرگذار باشد.
"
در جبهه مقابل، یسوعیان و روانپزشکان انگلیسی در همان
روز تصمیم گرفتند تا اعلام نمایند سهام خود را در شركتهای سوخت فسیلی فروخته اند. آنطور
که یکی از روانپزشکان خاطرنشان کرد: "انتشار گازهای گلخانه ای ما را
به سمت آینده ای سوق خواهد داد که به طرز وحشتناکی تاریک به نظر می رسد، پی آیند
چنین شرایطی تلفات عمده در حوزه سلامت روان و رفاه کودکان است."
مطالعه ای دیگر با
نتایج بسیار دهشتناک، که به ما یادآوری می کند که تا چه حد کارکرد کره زمین را مختل
کرده ایم، به بررسی تأثیرات "حباب" بی سابقه آب گرم که برای هفتصد روزاز
اواسط دهه گذشته در سواحل غربی تشکیل شده؛ پرداخته است. این پدیده دراقیانوس آرام
همه چیز را تغییر داد: پرنده شناسان گفته اند میلیون ها پرنده دریایی تلف شدند -یک
واقعه "خارج از نمودار"- و گونه های دیگری از ماهی های کاد (ماهی روغن) گرفته تا شیرهای دریایی و نهنگ های گوژپشت آسیب های وحشتناکی را متحمل
شدند. در حال حاضر نشانه
هایی از این وجود دارد که تکه های آب گرم در سواحل کالیفرنیا دوباره در حال
تشکیلند.
و الیزابت وارن با طرحی برای استفاده از قانون داد-فرانک، قانون نظارتی که در پی
بحران وام مسکن وضع شده است، سعی در محدود کردن موسسات مالی در حمایت از سوخت های
فسیلی دارد. این سیاستی هوشمندانه
است، زیرا "حباب کربن" در حال رشد بزرگتر از حباب مسکنی ست
که ما را در سال 2008 تحت تاثیر قرار داد و اگر ابن حباب را نترکانیم، کره زمین را می
ترکاند. شاید او بتواند نوعی کارزار دائمی ریاست جمهوری را دایر کند، زیرا به نظر می رسد تقریباً روزانه ایده های قابل توجهی را ارائه می
دهد.
تبریک به باب
وایتون، با صد و ده سال سن از یورکشایر، که پیرترین مرد زنده دنیا شناخته شده است. او توسط دیلی میرور به مثابه
"جنگجوی تغییرات اقلیمی" توصیف شده است. در حال حاضر؛ وایتون بخشی از وقت خود
را صرف ساخت آسیاب های بادی چوبی می کند.
من فعالان زیادی را
نمی شناسم که کارهای بیشتری نسبت به امیلی جانستن، شاعر اهل سیاتل انجام
داده باشند. او به گردآوری کایاکتیست ها در جهت مبارزه با شرکت شِل در قطب شمال یاری رسانده و شیرفلکه خط لوله ماسه های قیری را بسته است. او برای من یادداشتی نوشت و
گوش دادن روزانه به هارولد ملوین و آواز یادداشتهای آبی "Wake
Up Everybody" را به همه پشنهاد داده است.